دو تا ترک به تاکسی میگن: آقا 3 نفر تا تجریش چقدر میگیری؟ راننده میگه: شما که 2 نفر هستید ! ترکه میگه: مگه خودت نمیخوای بیای
ترکه می ره دکتر می گه آقای دکتر هیچ کس چرا منو تحویل نمی گیره ؟دکتره می گه: نفر بعد
!!!به ترکه می گن باباتو بیشتر دوست داری یا ننتو ؟میگه ننتو
پلیس به ترکه: اینجا ماهیگیری قدغنه!!! ترکه: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین
!!!!
یه روز به یه ترکه میگن چقدر خری می گه تازه بابامو ندیدی
ترکه میمیره میره اون دنیا، ازش میپرسن چی شد مردی؟ میگه داشتم شیر میخوردم. میگن ؟ شیرش فاسد بود؟ میگه نه بابا. گاوه یهو نشست
ترکه میره خواستگاری میبینه دختره سبیل داره میگه خانوم شما چرا سبیل دارید ؟ دختره ناراحت میشه گریه می کنه .
ترکه میره از دلش در بیاره میگه : مرد که گریه نمی کنه
ترکه میره توالت ، مگسها خیلی اذیتش میکنن ! عصبانی میشه میگه : شلوغ نکنین ، واسه بابام که نمیرینم ، واسه شما میرینم
ترکه میره حرم دارد میزنه: آقایون شلوغ نکنید!حاجتها قاطیمیشه! من پارسال اومدم،حامله شدم
ترکه میره خونه میبینه بویه گاز میاد به زن و بچههاش میگه برق و روشن نکنید من کبریت اوردم
ترکه چراغ جادو پیدا میکنه، دست میکشه روش غولش در میاد میگه: دو تا آرزو بکن. ترکه میگه: یه نوشابه خنک میخوام که هیچ وقت تموم نشه. غوله بهش میده، ترکه یکم میخوره میگه: به به! چقدر خنکه! یکی دیگه هم بده
بچه هه به دنیا میاد یه دستش مشت بوده مشتشو باز می کنن می بینن توش قرص ضد حاملگیه
غضنفر تو هواپیما تفنگشو میذاره رو مخ خلبان و میگه:از همینجا صاف میری بندرعباس خلبانه میگه:حالا چرا بندرعباس؟میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقی ببردم دوبی
.
رشتیه میره خونشون چراغ و روشن میکنه میبینه یکی رو زنش خوابیده، ....دوباره چراغ و خاموش می کنه میگه؟جواب ابلهان خاموشیه
پسر میگه: ببخشید اسم شما چیه ؟
دختر با ادا میگه :عطر گل یاس اسمم ثریا س وبعد از پسر اسمش را می پرسد
پسر میگه:گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه
دو تا ماشین با هم تصادف میکنند. افسر میاد و میپرسه: کدومتون مقصر بودید؟ غضنفر میگه: والله من خواب بودم، ندیدم از ایشون بپرسید
حیف که فقط تو یکی را دارم، اگه از تو یک عالمه داشتم، ، الان یه گاوداری حسابی داشتم
ترکه میره مسابقه ی قرآن، سوره ی بنی اسرائیل بهش می افته انصراف میده
.از ترکه میپرسن: پیغمبر کی به رسالت رسید؟ میگه: نمیدونم، من سید خندان پیاده شدم
یک ماه بعد از محرم میبنن از محله ترکها هنوز صدای طبل و سینه زدن میاد میرن میبینن
دسته ترکها تو یه کوچه بن بست گیر کرده
یارو به دوست دخترش می گه :اچ آی وی گرفتم دوست دخترش می گه: جدی یعنی جی ال ایکستو فروختی؟
یارو می گه یه چند روزیه اعصابم به هم ریخته می پرسن چرا؟ می گه : آخه می خوام بدونم پدر پسر شجاع قبل از اینکه پسر شجاع به دنیا بیاد اسمش چی بود
از یارو می پرسن اون کدوم پیامبر بود که کشتی ساخته بود می گه: حضرت یوگی
یارو از طبقه ی پنجاهم یه برج به پایین پرت می شه به طبقه یبیستم که میرسه: می گه خدا رو شکر تا اینجا که به خیر گذشت
یارو داشته خاطره تعریف می کرده ، میگه ما سال 49 با دو نفر دعوامون شد البته سال 49 دو نفر خیلی بود
بچه تخسه میره پیش معلمش، میگه: خانوم میشه شما زن من بشید؟یه کوسه یه ابادانی رو می خوره میره پیش باقی کوسه ها می گه مو نهنگم
در قلب منی، در خون منی ، رفتم دکتر گفت انگل داری
از یارو میپرسن: میگذاری پسرت بره دانشگاه؟ یارو میگه: آره، به شرطی که به درسش لطمه نزنه
!!!ز رشتیه میپرسن: از زنت میترسی؟ میگه: من؟! ...مـــن؟! ...مـــــن؟! ...عین سگ!!!
آرزو دارم عمرت مثل دستمال کاغذی دستشوپی باشه، سفید و مفید و دراز